جملات غمگین و گریه آور 

 

تو با آواز خود شب را شکستی

ولی من بی دریچه مانده ام باز

هوای پر زدن هایم کجا رفت؟

ز یاران باز هم جا مانده ام باز

نایت اسکین

من آن گل پرپر شده ی دست زمانم

بر سنگ مزارم بنویسید جوانم

نایت اسکین

در این شب های سیاه از غم

سپیدی عشق تو را می جویم

اما دریغ از این پندار خام

که در سیاهی سپیدی می جویم

نایت اسکین

در غمگین ترین لحظات زندگیم شادم

که کسی نداند چقدر غمگینم بی تو

نایت اسکین

دردا دلم گرفته از روزگار امشب

دیگر نمانده در دل صبر و قرار امشب

آه ای آسمان ساکت ببین دیده ترم را

دارم بسی شکایت از کردگار امشب

نایت اسکین

گفتم از من مطلب دیده ی گریان تر از این

دل خونین تر و مجنون تر و ویران تر از این

گفت گرچه دلت خانه به دوش است ولی

دوست دارم که شود بی سر و سامان تر از این

نایت اسکین

روزگاری جاده ای بودم غرق تردد

جاده ای که از رفت و آمد لحظه ای خالی نمی شد

من که بسیار غریبان را به آبادی رساندم

عاقبت خود ماندم و ویرانه و تنهایی خود

نایت اسکین

باغبانی پیرم

که به غیر از گل ها

از همه دلگیرم

نایت اسکین

کوله ام غرق غم است

آدم خوب کم است

عده ای بی خبرند

عده ای کور و کرند

دلم از این همه بد می گیرد

و چه خوب آدمی می میرد

نایت اسکین

عاشق خسته ام از عشق جدایم نکنید

جز همان عاشق دل خسته صدایم نکنید

بگذارید بمیرم ز پشیمانی خویش

باز همسفر خاطره هایم نکنید

نایت اسکین

رنگ سال گذشته را دارد تمام لحظه‏ های امسالم

۳۶۵ حسرت را همچنان می‏ کشانم به دنبالم

نایت اسکین

وقتی تو با من نیستی از من چه می ماند؟

از من جز این هر لحظه فرسودن چه می ماند؟

از من چه می ماند جز این تکرار پی در پی؟

تکرار من در من مگر از من چه می ماند؟

غیر از خیالی خسته از تکرار تنهایی

غیر از غباری در لباس تن چه می ماند؟

از روزهای دیر بی فردا چه می آید؟

از لحظه های رفته ی روشن چه می ماند؟

♥♥

روی قلبی نوشته بودن شکستنی است

مواظب باشید

ولی من روی قلبم نوشتم شکسته است

راحت باشید

نایت اسکین

چه شباهت متفاوتی بین ماست

تو دل شکسته ای

من دلشکسته ام

نایت اسکین

حرفی نزنی ! طاقت جنجال ندارم

بدجور شکسته ست دلم حال ندارم

درهای قفس باز و دلم عاشق پرواز

از حس پریدن پرم و بال ندارم

نایت اسکین

میخ واهم فاصله ها را بشکنم تا به تو برسم

ولی افسوس فاصله ها درست برعکس دله ا شکستنی نیستند !

نایت اسکین

آفتاب پنجره را می شناسد حتی اگر بسته باشد

مهتاب به دیدارم می آید حتی اگر خسته باشد

دل هوای تو می کند حتی اگر شکسته باشد

نایت اسکین

کاش می شد عشق را آغاز کرد

با هزاران گل یاس آن را ناز کرد

کاش می شد شیشه غم را شکست

دل به دست آورد نه اینکه دل شکست

نایت اسکین

دلم شکسته تر از شیشه های شهر شماست

شکسته باد آنکه دلش این چنین می خواست



امتیاز بدهید :

| امتیاز : 0
موضوع : | بازدید : 782
برچسب ها :

تاريخ : جمعه 17 آبان 1392 | 1:52 | نویسنده : |