مطالب دلنشین ومفهومی
هر چه می نگرم
همه جهان
در چشم توست
یکی بیاید دوباره
منظومه شمسی را برای من
تعریف کند...
"نریمان ربیعی"
يك عمر دور و تنها ، تنها به جرم اينكه ...
او سرسپرده مي خواست،من دل سپرده بودم
نمـــــیـدانــــی ،
چه دردی دارد !
وقـــتـی …
حــــالـم…
در واژه هــا هــم نــمی گنــــجــد …!
نه اینکه گریه کنم، نه
فقط دارم تعریف میکنم چرا بغض کرده بودم
و آرام نمیگرفتم...
(عباس معروفی)
مثل یک شعرِ بی وزنی
میگذری از سکوتِ این کوچه
جون به مرگم نکن بیا برگرد
داره دنیام به درد میپیچه
کاش دست دوستی هرگز نمیدادی به من
"آرزوی وصل" از "بیم جدایی" بهتر است
(فاصل نظری)
بگذار لبهايـــــت براي بوسيدن باشد
چشمهايــــــت به اندازه ي کافي
حرف براي گفتن دارد...
دوســم داشــت؛
مثل اون آهنگ هاى خارجــى اى كه هميشه گـــوش ميداد
ولـى هيچـى ازش نمى فهميد ... !
همیشه سیاه پوشیده ام
عشق،
مصیبت سنگینی ست!
نــــرو ....
دردنـاک تـــريـن الــتماس جهــان استــــ ...!
هر روز ” دماغ ها ” کوچکتر می شود و دروغ ها بزرگتر ... !
حسرت یعنی شانه هایت دوش به دوشم باشد اما نتوانم از دلتنگی به آن پناه ببرم
حسرت یعنی تو که در عین بودنت داشتنت را آرزو می کنم…
مـحکــم باش ...
وقتی خیلی نرم شوی ؛
همه خـَمـَت می کنند !
حتی کسی که انتظار نداری
راستش را بگو
نکند تو همان
“این نیز”
هستی که
همیشه میگذری؟!
بهرنگ قاسمی
من حرفهایت را گوش دادم و تو آنقدر سبک شدی
که ابرها را در آغوش گرفتی و دیگر نگاهت
به چشمان بسته ام
و پاهای در گل مانده ام نیفتاد …
امتیاز بدهید :
| امتیاز : 0
موضوع : | بازدید : 905
برچسب ها :
تاريخ : يکشنبه 12 خرداد 1392 | 20:20 | نویسنده : |
.: Weblog Themes By Pichak :.