اس ام اس بوسه 

 

Animated wallpaper, screensaver 240x320 for cellphone

 بگذار لبهایــت برای بوسیدن باشد

چشمهایــــــت به اندازه ی کافی

حرف برای گفتن دارد...

.

.

از من بگریزید که می خورده‌ام امروز

با من منشینید که دیوانه‌ام امشب

یک جرعه آن مست کند هر دو جهان را

چیزی که لبت ریخت به پیمانه‌ام امشب

.

.

بردی به غمزه ی همه صبر و قرار من / آخر به سر رسیده چه خوش انتظار من 

ترسم دوباره فاصله افتد میان ما / می بوسمت که بوسه شود یادگار من

.

.

ما نسل بوسه های ممنوع ایم عشق را

میان لبهای هم، پنهان کرده ایم تا نمیرد 


.

.

درنگی کن در آغوشم که امشب

فروزانست بزم عشق دیرین

نمی خوابیم و می نوشیم تا صبح

ز جام بوسه ها ، بس راز شیرین . . .

.

.

بوسه از آن جهت بود شیرین

كه نشان محبتی باشد

نزد من بوسه ای بود خوشتر

كه در آن سوءنیتی باشد!

.

.

با نگاهی که رنگ مستی داشت

خنده ای بر لبانش گذر کرد

در دو چشمش نگاه کردم و گفت

باید از عشق حاصلی برداشت

سایه یی روی سایه یی خم شد

در نهانگاه رازپرور شب

نفسی روی گونه یی لغزید

بوسه یی شعله زد میان دو لب

.

.

چشمان من هزار زبان دارد

من ساقیم به محفل سرمستان

تا کی ز درد عشق سخن گویی

گر بوسه خواهی از لب من بستان

.

.

تنها به خنده

یا به شکر خنده های تو

گرد و غبار از دل تنگم زدودنی ست

در روزگار هر که ندزدید مفت باخت

من نیز می ربایم

اما چه ؟

بوسه بوسه از آن لب ربودنی ستبگذار لبهایـــــت برای بوسیدن باشد

چشمهایــــــت به اندازه ی کافی

حرف برای گفتن دارد...

.

.

از من بگریزید که می خورده‌ام امروز

با من منشینید که دیوانه‌ام امشب

یک جرعه آن مست کند هر دو جهان را

چیزی که لبت ریخت به پیمانه‌ام امشب

.

.

بردی به غمزه ی همه صبر و قرار من / آخر به سر رسیده چه خوش انتظار من / ترسم دوباره فاصله افتد میان ما / می بوسمت که بوسه شود یادگار من

.

.

مـــــا

نسل بوسه های ممنوع ایم

عشق را

میانِ لبهای هم، پنهان کرده ایم

تا نمــــــــــیرد !

.

.

درنگی کن در آغوشم که امشب

فروزانست بزم عشق دیرین

نمی خوابیم و می نوشیم تا صبح

ز جام بوسه ها ، بس راز شیرین . . .

.

.

بوسه از آن جهت بود شیرین

كه نشان محبتی باشد

نزد من بوسه ای بود خوشتر

كه در آن سوءنیتی باشد!

.

.

با نگاهی که رنگ مستی داشت

خنده ای بر لبانش گذر کرد

در دو چشمش نگاه کردم و گفت

باید از عشق حاصلی برداشت

سایه یی روی سایه یی خم شد

در نهانگاه رازپرور شب

نفسی روی گونه یی لغزید

بوسه یی شعله زد میان دو لب

.

.

چشمان من هزار زبان دارد

من ساقیم به محفل سرمستان

تا کی ز درد عشق سخن گویی

گر بوسه خواهی از لب من بستان

.

.

تنها به خنده

یا به شکر خنده های تو

گرد و غبار از دل تنگم زدودنی ست

در روزگار هر که ندزدید مفت باخت

من نیز می ربایم

اما چه ؟

بوسه بوسه از آن لب ربودنی ست



امتیاز بدهید :

| امتیاز : 0
موضوع : | بازدید : 604
برچسب ها :

تاريخ : شنبه 24 فروردين 1392 | 3:55 | نویسنده : |