اس ام اس دلشکسته و جدایی
هی بغض و ای گریه ی پنهان دلم
آن هنگام که می فشاری گلویم را
کو ؟ کجاست که ببیند انعکاس نامش به میان چشمانم پیداست ؟
عاشقانه هایم همه را به زانو درآورده !
تو به عشق چه کسی ایستاده ای ؟
سهم من از دنیا نداشتن است
تنها قدم زدن و فکر کردن به کسی که هیچوقت نبود
قدیما همه چیزهایمان بوی ماندن می داد
آن روزها حتی بیسکویت ها هم مادر بودند ولی حالا شده اند : های بای !
وقتی خدا تقسیم آرزو کرد گفت آرزوها تموم شده
تو بمان با تنهایت و شب هایی که خیس بارانم !
دراز می کشم روبروی آسمان
با سرانگشت خیالم می کشم ستاره ای نیمه جان
نشسته بر بالینش آدمکی تنها
دعا بر لب در حسرت آمین ها
آدمک غمگین چقدر شبیه من
ستاره ای ندارد میان هفت آسمان
نه هم جنسیم نه هم درد
ولی خوب حرف دل مرا میفهمد دیوار اتاقم
یکی از لذت هایی که دیگه نیست این بود که یـه وقتایی که از سرما دستام قرمز میشد
تا چشمات بهشون میفتاد میگرفتیشون تو دستات و هــــــا میکردی و میگفتی :
باز تو دستکشات یادت رفت دختر ؟
ولی نمیدونستی که من از قصد اونارو ته کیفم قایم میکردم
چه لذتی داشت دیدن نگرانی تو برای من
به یاد قرارهایمان
هر روز بی قرارت میشوم
نحس ترین روز سال روزی بود که
فهمیدم یک عمر باید بی تو تحویل شود سال هایم
معلم گفت فعل را صرف کن !
گفتم : رفتم رفتی رفت و سکوتی کلاس را فرا گرفت …
بغض گلویم را فشرد ، بغضم را شکستم و گفتم :
دلم را شکست و رفت ، غرورم را له کرد و رفت
عشقم را بی رحمانه رها کرد و رفت …
او برای همیشه رفت ، رفت ، رفت …
سخت است اتفاقی را انتظار بکشی
که خودت هم بدانی در راه نیست !
یارب تو او را همچو من بر غم گرفتارش مکن
در شهر غربت ای خدا هرگز تو ازارش مکن
هر چند او از رفتنش چشمان من گریان نمود
لیک ای خدای مهربان از غصه پر بارش مکن . . .
تو بارون که رفتی شبم زیرو رو شد
یه بغض شکسته رفیق گلو شد . . .
احساس سوختن به تماشا نمی شود
آتش بگیر تا که بدانی چه می کشم . . .
این دلی که شکستی مال من نبود
خیلی وقت پیش تقدیم به تو شد
خوشحالم چون حالا میتونم جای دل سنگ بذارم تو ســ ــینه . . .
کاش همانطور که از شکستن تکه ای شیشه بر میگردی و نگاهش میکنی
وقتی دل مرا شکستی ، یکبار بر میگشتی
فقط نیم نگاهی میکردی . . .
خوشحالم که بردم چون کسی رو از دست دادم که دوستم نداشت
خوشحالم که باختی چون کسی رو از دست دادی که دوستت داشت . . .
تو روزگار رفته ببین چی سهم ما شد
از عاشقی تباهی
از زندگی مصیبت
از دوستی شکستو
از سادگی خیانت . . .
با تو بودن خیلی وقته که گذشته
بی تو بودن مثل مهر سرنوشته
حالا اسم تو را هی زمزمه کردن
واسه من نه تو میشه نه فرقی داره . . .
از دشمنان برند شکایت به دوستان / چون دوست دشمن است شکایت کجا بریم ؟
از تو متنفرم حتی اگر اندازه تمام ستاره های آسمان هم دوستم داشته باشی
برایت آرزوی مرگ نمیکنم چون باید بمانی و خوشبختی من و بد بختی خود را ببینی . . .
منتظر آن روز هستم
مانند روزی که رفتی و گفتی دیگر باز نمی گردی
زتو بگذشتم و بگذاشتمت با دگران
رفتم از کوی تو لیکن عقب سر نگران
ما گذشتیم و گذشت آنچه تو با ما کردی
تو بمان و دگران وای به حال دگران . . .
تا که بودیم ، نبودیم کسی / کشت ما را غم بی هم نفسی
تا که خفتیم همه بیدار شدند / تا که مردیم همگی یار شدند
قدر آن شیشه بدانید که هست / نه در آن لحظه که افتاد و شکست . . .
تو دل منو شکستی و لی من دل تو رو نمی شکنم
چون یک دل شکسته بهتر از دو دل شکسته است . . .
دیدی آنرا که تو خواندی به جهان یار ترین
سیـ ـنه را ساختی از عشقش سر شارترین
آنکه می گفت منم بهر تو غمخوار ترین
چه دل آزار شد آخر،چه دل آزار ترین . . .
دیدی ای دل ؟
به تو سپرده بودمش
با هزار و یک امید
و حالا برای هزارو یکمین بار
دلم را می برم
تا شکستگی اش را
گچ بگیرند!
از من نخواه ببخشمت
هرگز نمیبخشم تورو
حتی اگه ببخشمت
خدا نمیبخشه تورو . . .
بنویس ای سنگتراش عاقبت شدم فداش ، بنویس تا بدونه عمرمو دادم براش . . .
بودیم و کسی پاس نمیداشت که هستیم
باشد که نباشیم و بدانند که بودیم . . .
وقتی دلمو شکستی حس کردم بیشتر دوستت دارم
چون حالا دلم چندین تیکه داشت که هر کدوم جداگونه دوستت داشت . . .
فکر میکردم که برام یه رفیق و همدمی
تو کویر آرزو باران رحمتی
به گمونم آخر عاشقای عالمی
بذار راحتت کنم ، فکر میکردم آدمی!
چقدر سخته
کسی رو که دوستش داری نتونی بهش بگی که دوستش داری وچقدر
بده که کسی تورو دوست داشته باشه واینو نتونه بهت بگه . . .
چقدر سخته
تو چشای کسی که تمام عشقت رو ازت دزدید وبجاش یه
زخم همیشگی رو قلبت هدیه داد زول بزنی و بجای اینکه
لبریز کنید و نفرت شی حس کنی که هنوز هم دوسش داری . . .
چقدر سخته
دلت بخواد سرتو باز به دیواری تکیه بدی که
یبار زیر آوار غرورش همه وجودت له شده . . .
.
.
.
چقدر سخته
تو خیالت ساعتها باهاش حرف بزنی اما
وقتی دیدیش هیچ چیزی بجز سلام نتونی بگی . . .
چقدر سخته
وقتی که پشتت بهشه دونه های اشک گونه هاتو خیس کنه
اما مجبور بشی بخندی تا نفهمه که هنوز دوسش داری . . .
چقدر سخته
گل آرزوهاتو تو باغ دیگری ببینی و هزار
بار خودتو بشکنی و اونوقت آروم زیر لب بگی
گل من
باغچهء نو مبارک
آرزو دارم شبی عاشق شوی
آرزو دارم بفهمی درد را
تلخی برخوردهای سرد را
میرسد روزی که بی من لحظه ها را سرکنی
میرسد روزی که مرگ عشق را باور کنی
میرسد روزی که شبها در کنار عکس من
نامه های کهنه ام را مو به مو ازبر کنی . . .
امتیاز بدهید :
موضوع : | بازدید : 689
برچسب ها :
.: Weblog Themes By Pichak :.