جملات عاشقانه ومفهومی 

 


داشتم یک دل و آن هم به تو کردم تقدیم
بیش از این از من مسکین چه تمنا داری ؟

 

 


به ضریح چشم هایت دخیل نبسته بودم
دل بسته بودم …
 


 


 
بعضیها آن قدر خوبند که در نبودشان دل که هیچ ،
دنیا هم تنگ می شود

 
 


بوی نارنج می دهی عشق من !
بهار می آیی یا پاییز می رسی ؟
 


 
وقتی دیدی کسی مثل نوک پرگار همه جوره پات وایساده ، دورش نزن …
دورش بگرد !
 


 

چه تلخ است اینکه دکترها بگویند
تو شیرین هستی و من قند دارم !


سرمایه ام تویی !
از تمام دنیا فقط …
بی اندازه دوستت “دارم”

 
 
فراموشی رودخانه ایست که
سنگریزه ها را آسان میبرد اما صخره ها را هرگز


 
دیگر گمت نمی کنم …
دستت را می گیرم و آرام می گیرم !


 
دوست راستین کسی است که :
زمانی که باید جایی دیگر باشد ،
برای خاطر شما در کنارتان باشد
(ویکتور هوگو)
 


 
در کلاس ناز چشم یار من ، عاشقی پاس شدنی نیست
و من همچنان مشروط زیبایی های اویم
 


 
قاب میشود در چشمهای من ، ناب ترین تصویر جهان
وقتی از تمام دنیا ، تنها “تو” در مقابل منی
این زیباترین تصویر را ، از من و دنیای من ، نگیر


 
خالی” می شود دلم …
وقتی می دانم “پر” می شود خالی دستهایم با دستانش !


 
بگذار شب به ستارگانش بنازد ،
وقتی ماهش مال من است


 
یک نفر …
انتظارِ آدم را می کِشد
انتظار ، آدم را می کُشد !

 
 

 



امتیاز بدهید :

| امتیاز : 0
موضوع : | بازدید : 681
برچسب ها :

تاريخ : چهارشنبه 20 فروردين 1393 | 10:50 | نویسنده : |