اس ام اس عاشقانه غمگین و دلشکسته 

 

Free BROKEN HEART Wallpaper – Download The Free BROKEN HEART Wallpaper Wallpaper

 

این چشم های بی تو را به کجای این شهر بدوزم که هنوز نرفته باشی !

 

بی تو زیستن چیزی جز مرور مردن نیست !

 

امروز به آنهایی می اندیشم که روی شانه هایم گریه کردند و نوبت من که شد ، دیگر نبودند 

 

اسمت را موج میبرد ، خودت را کشتی ، موهایت را باد و یادت را دفتر گم شده ام …
اسمم را سنگی نگه میدارد ، خودم را گوری و یادم را … مهم نیست !

 

موهای سپید ، خاطرات انگشتان توست که از یاد گیسوانم نرفته ست !

 

میان این همه که هستند ، همیشه چرا دلم بهانه گیر توست که نیستی هرگز ؟

 

شبیه کسی که از یک آدرس تنها پلاکش را می داند ، در ازدحام آدمها و خیابانها دنبال دستهایت می گردم !

 

فکرت از سرم افتاد ، به همین راحتی
نه آسمان به زمین آمد و نه دنیا تیره و تار شد
ساده تر از آنچه فکرش را می کردم از سرم افتادی ؛ افتادی درست وسط چشمانم و با هر قطره ی اشکم فرو می ریزی و عاقبت تمام می شوی !
تمام می شوی و تمام می شوم …

 

چه جمله ی غریبی است “فراموشت می کنم” ، وقتی تا آخر عمرت با یاد او زندگی می کنی 

 

جواب یه حرفایی فقط یه نفس عمیقه …
الان چند وقته همه فکر می کنن مشکل قلبی دارم !

 

چه رسم بدیست در عاشقی
فرهاد به خاطر عشقش کوه کند ولی من به خاطر عشقم باید دل بکنم !

 

 

..

از یه جایی به بعد توی هیجان انگیز ترین لحظه ها هم فقط نگاه می کنی !

 

روزهایی که تو رو کم دارم ، ابرها بیشترند !

 

هرچه احساس داشتم ، نرسیده به مقصد ، بینِ فاصله ها مُرد !

 

مثل برف که لکنت زمستان این سالهاست ، من انگار لکنت فصلِ بودنم !

 

سکوت توی گوشی تلفن سنگینترین سکوتهاست
نه از دستها کاری ساخته است نه از چشمها …

 

نه خودش موند نه خاطره هاش …
تنها چیزی که مونده جای خالیشه !

 

آرام می آیم همانجای همیشگی ، سر همان ساعت همیشگی با همان شوق که می شناسیَش با خودم حرف می زنم ، برای خودم خاطره تعریف می کنم و بی صدا مثل همیشه می روم بی آنکه تو آمده باشی !

 

حکایت عجیبی دارد این “اشک”
کافیست حروفش را به هم بریزی تا برسی به “کاش” !

 

تو رفته ای اما یادت هنوز چه پابرجاست اینجا !

 

در قحطی تو چه دل خوشی دارند !
بیهوده می آیند و می روند این نفسهای من …

 

آدم فقط در مورد بقیه خیلى راحت میتونه بگه : فراموشش کن !

 

تعطیل است مثل جمعه ها ، تمام حوصله ی من !

 

من بازمانده یک قصه ام
همان “یکی” که نبود …

 

خدایا ببخش ، امانت دار خوبی نبودم
دلی که داده بودی شکست !

 

آنکه جان داد مرا عشقت بود
آنچه لرزاند مرا هجرت بود …

 

آدم گاهی میخواهد حرف بزند اما نمیداند با چه کسی ، پس لال می شود ، خفه می شود ، وقتی که هرکه هست نمیفهمدت و هرکه “میفهمدت” نیست !

 

از جان دادن هم سخت تر است این خنده های مصنوعی !

 

چه فرقی می کند بهشت یا جهنم ؟ شاد یا غمگین ؟
دنیای بی تو سراسر جهنمی غمگین است !

 

تو هنوز با تمام نبودنت ، تمام بودن منی !

 

روزی خواهد آمد که دردم را بفهمی
روزی که دیگر هیچ دردی را نمی فهمم !

 

تنها “غم زندگیم” بدون تو زندگی کردن بود …
حالا دیگر غمی ندارم ، آماده ام برای مرگ !

 

بگو که خواب می بینم بی تو نفس کشیدن را …

 

یک برو بر زبانم آمد به خاطر تو
و هزار هزار “بمان” که در دلم ماند که ماند که ماند …

 

نمی دونم چرا هرجا میرم ، “فکرت” منو پیدا میکنه ؟!!!

 

بی آغوش برای کسی مرگ پیش نمی آید اما زندگی هم پیش نمی رود !

 

نبودنت را باور کرده است قلب تنهایم اما گونه هایم رد نبودنت را حس میکند …
بازگـــــــــــــــرد !

 

خسته ام ، نه از راهی که آمده ام یا انتظاری که گاه امانم را میبرد !
خسته ام از تکرار ندیدنت …

 

گاهی اسم یه خواننده رو میبینی بعد یاد یه آهنگش میفتی بعد یاد یه خاطره میفتی بعد یاد یه شخص میفتی و بعد آروم میمیری ، به همین سادگی !

 

باز هم مثل همیشه که تنها میشوم ، دیوار اتاق پناهم میدهد
بى پناه که باشى قدر دیوار را خوب میدانی !



امتیاز بدهید :

| امتیاز : 0
موضوع : | بازدید : 704
برچسب ها :

تاريخ : شنبه 10 اسفند 1392 | 1:42 | نویسنده : |