اس ام اس عاشقانه 

 
 

در دفتر دل، ياد تو سرمشق من است / يادم نرود ياد تو تکليف من است





وقتي گفتي به اندازه ي تمام برگهاي درخت سيب خونمون دوستت دارم، اونقدر خوشحال شدم که فراموش کردم زمستونه!



باز شب شد و من ناله سرايم / از عشق تو دلبر دگر نا ندارم / کي ميشود آيي به سويم نازنينم / تا شب رود و من به سويت آيم



بي تو آغاز ميکنم من روزهاي زرد را / اشک و آه و ناله ها و درد را / مينويسم بي تو بودن هاي من پايانم است / بي تو حامل ميشوم اندوه و اشک سرد را



( نوشتم دوستت دارم، پرانتز را نبستم، بگذار اين حقيقت تا ابد جريان بيابد...




کاش به جاي جدايي، مردن بود، چون مردن يک لحظه است و جدايي ذره ذره مردن




ميشود در آسمان زندگي يک سبد از غنچه هاي ياس داشت يا که در سوز و گذاز شمع عشق مثل پروانه کمي احساس داشت




يه کفش همه ي وجودشو فداي کسي ميکنه که پا تو دلش ميذاره،... کفشتم رفيق!




هر آنچه خواستم نيامد به دست، چون که بيگانه بودم به اين دنياي پست، پي آب بودم کوزه به دست، چون که آب يافتم، کوزه شکست




ميگن شبا فرشته ها از آرزوي آدما، قصه ميگن واسه خدا، خداکنه همين شبا گفته بشه قصه ي تو واسه خدا




خوشا اس ام اسي که از تو باشد / درونش ردي از پاي تو باشد / درآور کفش و جورابت، بفرما / به روي چشم ما جاي تو باشد!




قسم خوردم هميشه با تو باشم / در اين دنيا فقط مال تو باشم / اگر ماندي در اين دنيا عاشق / من هم به خاطر تو زنده باشم




عجب موجود سخت جاني ست دل! هزار بار تنگ ميشود، ميشکند، ميسوزد، ميميرد و باز هم برايت ميتپد




بي تو در سينه ي من دل ديگه جايي نداره / زندگي بي گل روي تو صفايي نداره / از غم دوري تو اي گل يکدونه ي من / دردي افتاده به جونم که دوايي نداره




بيا جهانو قسمت کنيم، آسمون واسه تو ابراش واسه من، دريا واسه تو موجاش واسه من، خورشيد واسه تو ماه واسه من..... اصلا دنيا مال تو، تو مال من!




احتياج به مستي نيست،! يک استکان چاي هم ديوانه ام ميکند وقتي ميزبان چشمان تو باشد




من شعرهايم را از چشم هاي تو ميدزدم، ديوان قشنگيست چشمانت!!!




دعا ميکنم هيچگاه چشمهاي زيباي تو را در انحصار قطره هاي اشک نبينم، و تو برايم دعا کن ابر چشمهايم فقط براي تو ببارد




هرگز اين چهار چيز را در زندگيت نشکن: اعتماد، قول، رابطه، قلب زيرا وقتي اينها ميشکنند صدا ندارند


عشق یعنی جسم و جانم مال تو / عشق یعنی پرسش از احوال تو 

عشق یعنی از خودم من خسته ام / عشق من ، به تو دل بسته ام . . .

.

.

.

اس ام اس عاشقانه

فیزیک بعدترها ثابت می کند

در روزهای بارانی

جای خالی آدم ها بزرگتر می شود . . .

.

.

.

جدیدترین اس ام اس های عاشقانه

کوچه پس کوچه این شهر تو را می بوید

عطر خوش بوی تنت ناب تر از مُشک و گلاب

بوسه ای از لب شیرین تو شد سهم دلم

این غزل جای من امشب شده بد مست و خراب . . .

.

.

.

پیامک عاشقانه

کاش یه روزی «ویکی لیکس» افشا کنه که چقدر دوستت داشتم و بهت نگفتم !

.

.

.

جدیدترین پیامک های عاشقانه

می توانی بروی قصه و رویا بشوی

راهی دورترین گوشه دنیا بشوی

من و تو مثل دوتا رود موازی بودیم

من که مرداب شدم کاش تو دریا بشوی . . .

.

.

.

ای نگاهت نخی از مخمل و از ابریشم

چند وقت است که هر شب به تو می اندیشم

به نفس های تو در سایه سنگین سکوت

به سخنهای تو با لهجه شیرین سکوت . . .

.

.

.

متن عاشقانه و زیبا

اینجا آسمان صاف تا قسمتی رومانتیک، همراه با غبار دوستی است

توده ای سلام به سمت شما در حرکت است

و احتمال ریزش بوسه دور از انتظار نیست !

.

.

.

برمستی من حد سزاوار زدند

با شک و یقین تهمت بسیار زدند

حلاج شدم ولی به کفرم سوگند

دلتنگ تو بودم که مرا دار زدند . . .

.

.

.

گاه نمیدانم چه پیامی را بهانه کنم تا از حال آنکه روحم با اوست آگاه شوم

این بار که دلتنگی را بهانه کردم ،فردا را چه کنم ؟

.

.

.

من آن مجنون تنهای غریبم

که از سهم دودستت بی نصیبم

به دل گفتم که روزی خواهی امد

ولی دل میداند اورا می فریبم . . .

.

.

.

پای من خسته از این رفتن بود

قصه ام قصه دل کندن بود

دل که دادم به یارم دیدم

راهش افسوس جدا از من بود . . .

.

.

.

عاشقتم :

یک کلمه است با دنیایی‌ از مسئولیت،

گفتنش هنر نیست،

مسئولیت پذیریش هنراست . . .

.

.

.

گاهی اوقات فکر کردن به بعضی ها، ناخودآگاه لبخندی روی لبانت می نشاند

دوست دارم این لبخند های بیگاه... و آن بعضی ها را...

.

.

.

دلم در حلقه غمها نشسته / زبانم بسته و سازم شکسته

وجودم پر ز شعر عاشقانست / تورا می خواهم و این ها بهانست . . .

.

.

.

دلبرا هر طرفی در طلبت رو کردم/هر چه گل بود به عشق رخ تو بو کردم

آفتابا به سر عاشق دلخسته بتاب/تا نگویند که بیهوده هیاهو کردم . . .

.

.

.

دخترک رفت ولی زیر لب این را میگفت :

" او یقینا پی معشوق خودش می اید "

پسرک ماند ولی روی لبش زمزمه بود :

" مطمئنا که پشیمان شده برمیگردد "

عشق قربانی مظلوم " غرور " است هنوز . . .

.

.

.

بچه‌ها هرگز مادرشان را زشت نمی‌دانند

سگ‌ها اصلا به صاحبان فقیرشان پارس نمی‌کنند.

اسکیموها هم از سرمای آلاسکا بدشان نمی‌آید.

اگر کسی یا جایی را دوست داشته باشید، آنها را زیبا هم خواهید یافت.

زیرا "حس زیبا دیدن" همان عشق است

.

.

.

میخواهمت چنانکه شب خواب را / می جویمت چنانکه لب تشنه آب را

حتی اگر نباشی می آفرینمت / چنانکه التهاب بیابان سراب را . . .

.

.

.

دستم بـه سمـت ِ تلفُـن مـیرود و

بـاز می‌گـردد

چـون کودکـی که به او گفته‌اند

شیرینـی روی میـز

"مــال ِ مهمان‌هـاست"

.

.

.

دل نزد تو است اگرچه دوری ز برم / جویای توام اگر نپرسی خبرم

خالی نشود خیالت از چشم ترم / در قلب منی اگرچه جای دگرم . . .

.

.

.

غم ساخت کار دل، ز نوا می توان شناخت / ظرف شکسته را، ز صدا می توان شناخت

.

.

.

رفتی و ندیدی که چه محشر کردم

بااشک تمام کوچه را تر کردم

دیشب که سکوت خانه دق مرگم کرد

وابستگی ام را به تو باور کردم . . .

.

.

.

خیره است چشم خانه به چشمان مات من

خالی است بیصدا و سکوتت حیات من

حق السکوت میطلبد از لبان تو

چشمان لا ابالی و لبهای لات من !

.

.

.

یارم از من بی سببب رنجیدورفت/گریه را دید و برمن خندید و رفت

وقت رفتن دیگر از ماندن نگفت/قصه ناگفته هارا نشنید و رفت

تشنه بودم همچو دشتی پر عطش/مثل باران بر تنم بارید و رفت

گل فراوان بود از باغ من/غنچه ای نشکفته را برچید و رفت . . .

.

.

.

آن عشق که دیده گریه و آموخت ازو

دل در غم او نشست و جان سوخت ازو

امروز نگاه کن که جان و دل من

جز یادی و حسرتی چه اندوخت ازو . . .

.

.

.

سلامتیه حرفایی که نه میشه اس ام اس کرد

نه تو چت تایپ کرد

نه میشه پای تلفن گفت

حرفایی که فقط مال وقتیه

که تو رو در آغوش دارم . . .

.

.

.

وسعت دوست داشتن همیشه گفتنی نیست

پس به وسعت تمام ناگفته ها دوستت دارم . . .

.

.

.

پیوسته دلم دم به هوای تو زند / جان در تن من نفس برای تو زند

گر بر سر خاک من گیاهی روید / هر برگی از آن بوی وفای تو زند . . .

.

.

.

عشق ،یعنی که تکان خورده و سرپا بشویم

زورکی هم که شده در دل هم جا بشویم

آنقَدَر صبر که شاید علفی سبز شود

پای هم پیر شویم و متوفّی بشویم !

.

.

.

برای تو، من یک اشتباه بزرگ در زندگیت بودم!

برای من، تو همیشه بزرگترین افتخار زندگیمی !

.

.

.

کار سختی ستْ دوست نداشتنِ تو

باید برای خودم

کار دیگری دست و پا کنم . . .

تکرار شو شاید ما سهم هم باشیم

شاید به جرم عشق ما متهم باشیم

باز در حضور تو آشفته خویشم

در سفره عشقت درویش درویشم. . .

.

.

.

میشه پروانه بود و به هر گلی نشست

اما بهتره مثل تو مهربون بود و به هر دلی نشست . . .

.

.

.

واقعیت است جاذبه تو

از بس جذابی

می خواهم تو را به نیوتن ثابت کنم . . . !

.

.

.

دلم غرق تماشا بود، رفتی / میان اشک و آه و دود رفتی

کنار حسرتی دیرینه ماندم / بهار من، گل من، زود رفتی . . .

.

.

.

من و یاد تو و یک سینه تنگ

شبی تار و سه‌تاری خسته آهنگ

کمی با چشمهایم مهربان باش

مزن ای دوست بر آیینه‌ات سنگ . . .

.

.

.

خوش به حال آنکه قلبش مال توست

حال و روزش هر نفس، احوال توست

خوش به حال آنکه چشمانش تویی

آرزوهایش همه آمال توست

.

.

.

رفتـن کسـی کـه لایـق نیسـت ... نـعمـت اسـت نـه فـاجـعه . . .

.

.

.

گرچه آلوده ی دنیای فریبم اما سینه ای پاک به پهنای صداقت دارم ،

دل من عاطفه را می فهمد ، با کسی سبزتر از عشق رفاقت دارم . . .

.

.

.

بجز دستت ندارم یار دیگر / بجز آیینه بازی کار دیگر

چو بستی چشم را آیینه بشکست / نگاهم کن فقط یک بار دیگر . . .

.

.

.

خنده های تـــو

آرزوهـــای مـن انـد

بخــند

تا برآورده شوند . . .

.

.

.

نکند یوسف عمرم رود از مصر خیالت / باز آواره ی تنهایی چاهم بکنی . . .

.

.

.

اگر چه عاشقی پر شور بودیم / به خود نزدیک و از هم دور بودیم

شب و روز از جدایی می‌سرودیم / من و تو وصله‌ای ناجور بودیم . . .

.

.

.

گفتم به گل زرد چرا رنگ منی ، افسرده و دلتنگ چرا مثل منی

من عاشق اویم که رنگم شده زرد ، تو عاشق کیستی که هم رنگ منی . . .

.

.

.

آب و هوای دلم آنقدر بارانیست

که رخت های دلتنگی ام را

مجالی برای خشک شدن نیست

اینگونه است که دلم برایت همیشه تنگ است . . .

.

.

.

حـالا کـه میـخـواهـی بـروی لطفــا قـدمـهـایـت را تنـدتـر بـردار ...

دلـم را فـرستــاده ام دنبـالِ نخــود سیـــاه . . .

.

.

.

مبادا مثل برگی زرد باشیم / رفیق مردم بی درد باشیم

مزن بر عاشقان از پشت خنجر / بیا ای دل همیشه مرد باشیم . . .

.

.

.

شب در خم گیسوی تو عابر میشد / با هر نفست بهار ظاهر میشد

ای فلسفه ی شگفت ، افلاطون هم / با دیدن چشمان تو عاشق میشد . . .

.

.

.

من و باران، من و دریا، من و تو / من و شب‌بو، من و فردا، من و تو

دوباره عاشقی را می‌سراییم / من و مجنون، من و لیلا، من و تو . . .

.

.

.

به بند دلت میاویز

رخت خاطره ام را

گرد باد های فراموشی حرمت نمی شناسند . . .

.

.

.

دلم باغی پر از ریحان و گل بود / به روی رود عشقت مثل پل بود

نگاهم کردی و ویران شد این دل / مگر چشم تو از قوم مغول بود؟

.

.

.

همیشه می گفتند ترک عادت موجب مرض است

اما اینبار موجب مرگ میشود ترک عادتِ با تو بودن . . .

.

.

.

به باغم یاسمن بودی چه می‌شد؟ / عروس این چمن بودی چه می‌شد؟

چرا چون باد رفتی از کنارم؟ / همیشه مال من بودی چه می‌شد . . . ؟

.

.

.

رها کردی چرا دست دلم را؟ / به خاک و خون کشیدی حاصلم را

مرا تو می‌کشی صدبار در روز / ولی من دوست دارم قاتلم را . . .

.

.

.

سراسر خواب من کابوس، کابوس / ندارم در شبم فانوس، فانوس

به دل آمد بگویم من تو را دوست / ولی لب وا نشد، افسوس، افسوس . . .

.

خورشید مردد است ، کمرنگ شده / هر چیز که دست می زنم سنگ شده / انگار که حال و روز دنیا خوش نیست / شاید که دلت برای من تنگ شده ؟




سبدی عشق در اندیشه ی من / که پر از گل بدهم هدیه به تو / غافل از آنکه تو خود ناب تری / یک جهان گل بخورد غبطه به تو .




با نگاهم یه نگاهی به نگاهت مینگاهم / که نگاه بر نگاهت زده آتش به نگاهم .

امتیاز بدهید :

| امتیاز : 0
موضوع : | بازدید : 706
برچسب ها :

تاريخ : پنجشنبه 17 بهمن 1392 | 10:50 | نویسنده : |